علم اخلاق، چگونگي اتّصاف به فضايل اخلاقي و اجتناب از رذايل اخلاقي را به انسان مي آموزد. يكي از عوامل مهم بهره مندي انسان از سعادت دنيوي و اخروي و رسيدن به مطلوب نهايي و حقيقي خود يعني «تقرّب به خدا و مقام خليفه الهي» علم اخلاق است. به همين دليل تربيت اخلاقي انسان ها، از جمله اهداف اصلي پيامبران الهي بوده است.
امّا مهم اين است كه علم اخلاق، خود داراي اصول و مباني است و پيش از هر چيز بايد با اين اصول و مبادي آشنا شد. بدون آگاهي از آن ها نمي توان از اصول و مباني اخلاق اسلامي در برابر ساير نظام هاي اخلاقي، دفاع موجّه و معقولي ارائه داد و برتري آن را اثبات كرد. بررسي مباني اخلاقي، بيرون از قلمرو بحث اخلاق نبوده و جهت ارائه الگوي مناسب كه بتواند براي گروهها و اقشار گوناگون، ملاك و معيار قرار گيرد و در ارتقاي ارزشهاي اخلاقي سودمند باشد و در رضايتمندي جامعه ـ كه با ظرافت خاص به رفتار آنان توجه دارند ـ تأثير خود را به جاي گذارد، ضرورت بحث از مباني اخلاقي را ايجاب ميكند و از آنجا كه از زواياي بسياري مي توان به اين موضوع پرداخت، انتخاب ديدگاه آيت الله جوادي آملي، مفسر بزرگ معاصر، مي تواند الگوي مناسبي در پيوند با اين موضوع باشد.