معرفی وبلاگ
در حریم حرم دوست نگردی محرم*تا ز اندیشه اغیار مجرد نشوی.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 54540
تعداد نوشته ها : 32
تعداد نظرات : 62
Rss
طراح قالب
GraphistThem248

هستي شناسي، بن مايه ي اخلاق است و نسبت آن با اخلاق، همانند رابطه متن و شرح است: اگر متنِ اعتقاد به خدا براي جهان، به طور صحيح شرح و تفسير گردد، قلمرو آن تمام شئون جامعه را فرا مي‏گيرد. اين عقيده بسان لوحي است كه اگر بازگردد، صفحه‏اش نظام اخلاقي بنا شده در جامعه است. بنابراين به ميزان استحكام در عقيده، مي‌توان خُلقيات را دوام بخشيد. برخي از مهمترين آثار اخلاقي اين هستي شناسي عبارتند از:

1.هدفمندي زندگي: بر پايه هستي شناسي اسلامي، انسان آفريده نشده تا زندگي‌اش را در قلمرو قواي طبيعي تداوم دهد بلكه خلق شده تا قواي طبيعي را تكامل و با با رفتار اخلاقي انسانيت خويش را در پرتو دينمداري تجلّي بخشد.

2.حراست از آزادي: آزادي كه از زيباترين چهره‌هاي‌ اخلاقي است، ملك انسان نبوده بلكه وديعت الهي است كه به او سپرده شده و انسان موظف است در حراست او دريغ نكند و هرگز او را به رأي خويش تفسير ننمايد.

3. عمران و آباداني: بر اساس هستي شناسي الهي، انسان براي آباداني نظام تكوين خلق شده؛ اما اگر نحوه برخورد انسان با نظام هستي هواپرستانه باشد، خداوند حيات او را مضطرب مي‏سازد.

4.خودداري از گناه: وقتي بينش كسي چنين بود كه هستي تنها از آن خداست و غير او، همه ذاتاً مرده اند، خويش را مرده مي‏پندارد و هرگز به خود اجازه گناه نمي‏دهد.

X